من مسافری هستم که نه میدانم در کجا قرار دارم و نه میدانم به کجا میروم تنها چیزی که میدانم در میان کویری خشک و بی آب و علف خودم را گم کرده ام و هر لحظه منتظرم
منتظر اتوبوس نجاتی که دیر و زود میرسد
ای کاش این اتوبوس همین حالا برسد
ادامه...
بگذار تا بگویند هر فحش کینه توزان از ناسزای ایشان شد صبر ما فروزان بگذار تا بکوبند با گرز دین سرم را هرگز نشد دلم سرد بل شد قوی ازیشان دانم که عاقبت چیست یا مرگ یا ظفر را حاشا که دل به این ره هرگز نشد پشیمان
سلام خوبی.. بیا آخرین نوشته ام رو بخون که دیگه از وبنویسی دست کشیدم .. خداحافظ دوست من
بگذار تا بگویند
هر فحش کینه توزان
از ناسزای ایشان
شد صبر ما فروزان
بگذار تا بکوبند
با گرز دین سرم را
هرگز نشد دلم سرد
بل شد قوی ازیشان
دانم که عاقبت چیست
یا مرگ یا ظفر را
حاشا که دل به این ره
هرگز نشد پشیمان
زنهار میازار زخود هیچ دلی را ................کزهیچ دلی نیست که راهی به خدا نیست